Friday, September 29, 2006
بازم حشیش کشیدم
بازم آمپرم چسبید اون آخرش بازم همه ی حسای بد راجعبه آدما اومد بالا بازم دوباره بدی آدما جلو چشمم بزرگتر شد از خوبیشون بازم اونقدر حساس شدم که تحمل یه ذره عیب و ایراد رو نداشتم دلم اصلن اینو نمیخواد اینطوری قدیس بشی که از همه نسل آدم بدت بیاد با اینهمه ایرادشون و گاهی با یه ذره ایرادشون دلم نمیخواد اینی بشم که توی ماهواره تبلیغ میکنن اون آدم فهمیده ای که همه به تخمشن و اون خیلی خفنه آدم خفنی که از بقیه فقط ضرری رو که بهش میرسونه رو حس میکنه نه اینکه هیچ احدی رو واسه بودنش دوست داشته باشه دلم میخواد اون باشم دلم میخواد مهربون باشم |
site feed
http://rephrased.blogspot.com/atom.xml |