Saturday, April 01, 2006

یکی از درگیریهای دوست داشتنی ذهنی من ، تصور خشتک ‏زمینه.‏
خشتک زمین رو اگه بخوام معرفی کنم ، میشه اوتوبان قطب ‏شمال به جنوب ، وسط اقیانوس اطلس یه گسل هست به طول یه ‏خط کج و موجوج از قطب شمال به قطب جنوب. این گسل در ‏واقع یه دهنه آتش فشان درازه که هر سال از لاش مواد مذاب ‏بیرون میان و زمین دوطرف خودش رو هل میده. اقیانوس ‏اطلس اصولا بخاطر همین خشتک بوجود اومده و هر سال چند ‏سانت این اقیانوس پهن تر میشه. ‏
اگه خاطرتون باشه ، تسونامی که اتفاق افتاد، در یک محدوده به ‏عرض چند سنت و طول هفتصد کیلومتر بود. یه گسل دیگه بود ‏توی اقیانوس هند که یه تیکش احتمالا در رفته و تا بالا جر ‏خورده. یه هفتصد کیلومتر جر خورده به فرض.‏
حالا.. نکته جالب توجه کجاس؟ اینجاس که بمب هیدروژنی که ‏یه نمه از بمب هسته ای کلفت تره ، پوسته زمین رو شکاف ‏میده، هر تکون توی هر صفحه از خشکی (که روی مواد مذاب ‏زمین شناورن) به بقیه جاها هم میرسه. ‏
اگر! ... اگر! اگر! ‏
روزی یه جای این خشتک گرامی جر بخوره .. چه اتفاقی ‏میفته؟.. تا جایی که تصوراتم میکشه توضیح میدم..‏
این خشتک همینطوری پتانسیل جدا شدن از هم رو داره و به ‏روایتی از پایین تا بالاش نسبتن راحت واز میشن.. یعنی به ‏روایت دیگه ای پوسته زمین از قطب جنوب تا قطب شمال جر ‏میخوره... اونوقت چی میشه؟ یه زلزله ی عظیم همه جهان رو ‏فرا میگیره.. این زلزله بقیه گسل های زمین رو هم که یه مدت ‏درازی بوده ساکن بودن رو فعال میکنه .. اونا هم شروع میکنن ‏بندری زدن.‏
به علت بندری زدن زیاد زمین .. غبار به هوا بلند میشه ، در ‏همه جای زمین که تا مدتی باعث قرمز شدن آسمون، سرد شدن ‏زمین بخاطر نور ندیدن و گرم شدن آسمون میشه ، همزمان ، ‏خشتک جر خورده ، حجم بسیار بسیار بسیار زیادی مواد مذاب ‏رو به سطح زمین میاره. از اونجایی که جر خوردگی این ‏خشتک با چیزی نمی ایسته و مواد مذاب توی زمین به وفور ‏هست ، تمام این مواد بالا میان و آب دریاها بخار میشن. بخار ‏آب توی جو زمین ، باعث میشه منظره آسمون به کلی عوض ‏بشه و به اصطلاح بهم بریزه. ترکیب اونها با غبار ، یک عالم ‏ابر و بارون قرمز (گلی) بوجود میاره و همه جای زمین سیل ‏میاد. ‏

روزی میشه که زلزله عظیمی میاد ، دریاها همه آتش میگیرن و ‏آسمون در هم میریزه.‏

حالا دیگه... ‏
نگین نگفتی...‏







email adress



archive