Thursday, January 12, 2006

گاهی وقتا ، مثه امروز ،..
یه چیزای کوچیکی منو یه طوری از تنهایی در میارن که کمتر معاشرتی میتونه
منظورم از تنهایی اونیه که دلت میخواد یکی حرفت رو بفهمه،
یا یکی پیدا شه که مثل تو فکر میکنه
یه چیزی باشه که بهم امید بده
amelie رو دیدم
"کار از کار گذشت" رو خوندم
خیلی خوب بود
بعد از اینکه amelie رو دیدم، خودم رو توی آینه نگاه کردم
یه طوری انگار از خودم خوشم اومده بود
حالم خوب بود
یه جمله توش گفت که چسبیدم به سقف از کیف
these days are hard for dreamers







email adress



archive