Tuesday, January 03, 2006



برای اینکه دروغ معلوم نشه ، فکر میکنه قبل از حرف زدن که الان چه حرفی باید بزنه
بعد که فکر کردنه شد عادتش، سر همه چیز فکر میکنه و فکر باید هدف و نتیجه داشته باشه
هر فکری وقتی بخواد نتیجه داشته باشه، یا نفع خودت میشه هدفش یا درستی خود فکر
وقتی از درستی خوشش اومد ،از همه چیزای منطقی خوشش میاد
از چیزای منطقی که خوشش اومد ، میبینه خدا با منطق جور در نمیاد
وقتی خدایی وجود نداشت، هیچ شاهدی به هیچ کار خودش نمبینه
شاهدی که به زندگیش ندید، راحتتر دروغ میگه
راحتتر که دروغ گفت ، از رسوا شدن حرفهاش بیشتر میترسه
از رسوا شدن حرفهاش که بیشتر ترسید ، از حرفهای صادقانه که فقط آبرو میبرن بدش میاد
دوباره دروغ میگه







email adress



archive