Sunday, December 04, 2005

- هیچ را نمیپرستیم ، همه را میپرستیم

- اوشو، یک مادر فحبس

- ببینید چه کسایی محرک آدم رو "نیروی جنسی" میدونن و چه کسایی "عشق" هیچکدوم اثبات نمیشن و همین باعث میشه که خیلی خوشگل دو دسته اعتقاد پیش بیاد؛ اونهایی که به کثرت اعتقاد دارن و اونهایی که به وحدت؛ اونهاییکه با حرف و منطق همه چیز رو درست و غلط میکنن ، اونهایی که درستی و غلطی رو توی حسهاشون پیدا میکنن

- اعتقاد این نیست که به یه جمله ای ، تخمی تخمی اعتقاد داشته باشی ، چون خوبه! اعتقاد ، چیزیه که بهش رسیدی ، احمقها از بین اعتقادات میگردن و چندتاشون رو انتخاب میکنن ، اونهارو سعی میکنن باور کنن ، حتی اگه مخالف "اعتفاد فلبی"شون باشه. تا کار خوبی کرده باشن و آدمهای معتقدی بوده باشن، بعد هم سر این زحمتی که کشیدن و به زور چیزی رو باور کردن ، سر بقیه منت میذارن.

- روزی که خیلی جدی به مرگ فکر کنیم ، اولین روزهای خواهش برای آزادیه

- وجود داشتن جن ، اثبات برای خدا نیست. حس کردن یک منبع ترسه ، از یک دنیای ناشناخته ، که غرور بوجود اومده از دانسته ها رو ، خوب به گا میده

- کبوتر ها ، فرشته ها

- موقع طلوع ، کلاغها داد و بیداد میکردن و پشت به خورشید پرواز میکردن(شایدم فرار) .. یه عقاب بود که صاف داشت سمت خورشید میرفت، منظره خفنی بود.. دویست تا کلاغ داشتن فرار میکردن ، یه عقاب بر خلافشون به سمت نور میرفت. بشخصه پشمام ریخت از زیباییش

- "لا اله الا الله" اون جملهه نیست که پرچمش کنن پشت جیپا و وانتا توی جنگ ، معنی داره.. همون "all is one"ه .. همون جمله ایه که خیلی جاها توی شعرای فارسی دیدیم.. یه معنی داره.. حداقل اینکه ، همه ی اجزای زندگی ، از جنس زندگی هستن، از جنس وجود... و نکتش اینجاس که این وجود، شعورمنده، هر چند ، "شعورمند" در مقایسه با سطع آگاهی اون ، یجور فحش میشه.. این یه حقیقته! نه یک اعتقاد! یک حقیقتیه که زندگی به هر کس اجازه فهمیدنش رو نداده

- وسیله، وجود نداره.. همیشه ، تمام زندگی وسیلس، اگر غذا بخورم و سیر بشم، غذا وسیله سیر شدن من نیست، معده و اجاق گاز و پول غذا و روده بزرگ و کوچیک و مغز و روح و قاشق و چنگال و کوفت و زهرمار و ... همشون با هم عامل سیر شدن بودن

- صاحبان فیل ؛ مردم هندوستان







email adress



archive