Tuesday, May 10, 2005

و بشر كسخل كه هنوز نميتوانست پا بيرون از قمر زمين بگذارد، گفت امكان دارد موجودات ديگري هم در دنيا وجود داشته باشند؟
موجوداتي كه اگر چند سال فقط از بشر پيشرفته تر باشند، سرعت نور و زمان را در دست گرفته اند و مسافت برايشان جك است، حضور ما را اگر كنترل نكنند، دائمن نگاه ميكنند

و نگهباناني در آسمان قرار داد كه تيرهاي نوك تيز و دقيقي دارند



شايد ما داريم كشت ميشيم، منطقي تره



يه روز ثابت ميشه كه اونهاييكي ضربان قلبشون بالاس بيشتر تحت تاثير امواج كيهاني قرار ميگيرن ، ممكنه موهاشون بريزه يا كلي اختلالات فيزيولوژيكي ديگه بگيرن ، مثل كسي كه روي سرش آب جوش ريخته باشن، بخاطر كارايي كه كرده، كارايي كه خودش كرده، استرسي كه خودش سر كارش داشته، سر پولش داشته، ضربان قلبش رو مثه سگ برده بالا، قبل از سكته رو ميگم، پيشونيشن چين خورده از بس اخم كرده، صورتش زشت شده، چشمهاش از حدقه بيرون ميزنه، چشمهاش آستيگمات ميشن، جلوش رو ميبينه، ولي داره فكر ميكنه، متوجه چيزايي كه ميبينه نيست، فكر ميكنه كه داره ميبينه، ولي دنيايي كه ميبينه اولن سه بعدي نيست، بعدشم چيزاي اطرافش رو نميبينه، فقط مركز ديدش رو ميبينه، اون چيزي رو كه داره باهاش كار ميكنه ميبينه و حواسش به بقيه ي ديدنياي زندگي نيست ، انگار كور بشه، همش داره فكر ميكنه و وقتي يكي صداش ميكنه، ممكنه نشنوه، صداهاي اطراف، سر و صداهاي زندگي رو كه اصلن نميشنوه، فقط داره به فكراي خودش گوش ميده.. انگار كر شده باشه، انگار به چشماش كوري زده باشن، به گوشش كري، بخاطر كاراش، كاراي خودش،

يه جورايي رابطه ي اخلاق زندگي كردن و بيماريهاي قلبي الانا در اومده و همه ميدونن فشار كار و ضربان قلب و.. چجوري باهم رابطه دارن ،ولي الانشم نميفهمن ، كه فقط دارن مكانيسمايي رو كشف ميكنن كه از اول بوده







email adress



archive