Tuesday, September 28, 2004
اگه
باباي من سر كنكورش ، يادش ميومد كه نسبت ژول به كالري چنده ، اونوقت رتبش به عمران فني ميرسيد و پلي تكنيك نميرفت، اونوقت، مهدي رو نميديد اونوقت، زن مهدي رو نميديد اونوقت، خواهر زن مهدي رو نميديد اونوقت، با خواهر زن مهدي ازدواج نميكرد اونوقت، من دنيا نمي اومدم دوستاني هم كه به "سرنوشت" معتقدن ، ميتونن تا وقتيكه زمان رو نميشه به عقب برگردوند، كون منو ماچ كنن Wednesday, September 22, 2004
Tuesday, September 14, 2004
هیچوقت از انجام کارایی که میترسیدم ، پشیمون نشدم.
از چیزایی پشیمون شدم که کاملن مطمئن بودم از انجامشون Saturday, September 11, 2004
- کس کش چرا فحش میدی؟!
+ ! - هم تو کس کش ، هم اونیکی رفیق کس ننت، .. جفتتون بیتربیتین! + :) - مادر قحبه + د! خفه شو دیگه - تخم سگ عجب رویی داری!!! بازم فحش میده! Monday, September 06, 2004
اونقدر خودمو تاحالا لبه ی تیغ بردم که دیگه متوجه نمیشم که اینجایی که هستم لبس یا نه، معمولیه.. معمولی هم نه... یه لبه ای که بخیر میگذره.. نمیدونم باید هیجان داشته باشم یا نه، باید بترسم یا نه، مثه اونی که تاحالا اونقدر تند رانندگی کرده که بهش بگی "درست" برو.. نمیدونه باید چه گهی بخوره.. آروم راه رفتنش هم مسخرس ، تند رفتنش هم ترسناک
نه برای خودش.. برای اونایی که میبینن و اداره راهنمایی رانندگی Wednesday, September 01, 2004
|
site feed
http://rephrased.blogspot.com/atom.xml archive |